و چشمهایش عمیق و تیز و شیرین
من اما فقط آتش میبافم قرمز تند و سوزان و ویران کننده.
اژدهای صورتی سرش را به لبه ی شانه مرد شاعر تکیه میدهد و پکی عمیق به سیگارش میزند و دست های کوچکش را در لابه لای انگشتهای صورتی رنگ او فرو می برد و در دنیای واژه ها غرق میشود...
-ما اژدهایان در سرزمین مردان شاعر تنها نفرت به جا گذاشته ایم...و مردان شاعر ما را در قلب هایشان بار ها و بارها به قتل رسانده اند ....
Emma...برچسب : نویسنده : itisemmaa بازدید : 101